من آقای «هوشنگ کامکار» -از واژهی استاد به این علت استفاده نمیکنم که در این سالها بهخصوص در ایران بسیار دستمالی شده و هر کس به خود این جسارت را میدهد تا از این واژه استفاده کند- را از روزگاران جوانی میشناسم. شاید قدمت آشنایی ما به ۴۵ سال برسد و این مسأله همواره برای من بهعنوان یک نقطهی روشن مطرح بوده است. از همان زمان مشاهده میکردم که ایشان با چه تلاشی به فعالیتهای موسیقی خود میپردازد و تا چه اندازه، آموزش و فراگیری موسیقی برایش دغدغهی مهمی است.
کامکار پس از پایان آن دوران نیز تمام عمر خویش را برای اعتلای موسیقی ایران صرف کرد که آثاری که در این سالها خلق کرده، گواهی بر این ادعاست. البته نمیتوان از «هوشنگ کامکار» سخن گفت و از نقشاش در ماندگاری گروه «کامکارها» و همچنین تربیت دیگر اعضای این گروه بعد از پدر بزرگوارشان نگفت. او توانست گروهی را برای دهههای متوالی ماندگار کند که حالا هر کدام از اعضای آن -که من نیز با تعدادیشان در این سالها همکاری داشتهام- به نوبهی خود از بزرگان موسیقی ایران هستند. تمام برادران کامکار نیز چون خود ایشان با وجود شرایط نهچندان مساعد موسیقی در ایران، هم از پشتکار بسیار برخوردار بودند و هم استعدادی داشتند که انگار بالفطره است.
به تازگی «واریاسیون نوایی» اثر ایشان را شنیدم، از آن لذت بسیار زیادی بردم و میتوانم بگویم که همچون انتشار هر اثر خوب دیگر، از شنیدناش خوشحال شدم. اگر بخواهم با زبانی ساده و همهفهم دربارهی آن صحبت کنم، باید بگویم که آقای کامکار این قطعه را بسیار عالی نوشته و توانسته صدایی تمیز از نوازندگان بگیرد. این آهنگساز در تمام سالهای فعالیت خویش، با وجود آنکه موسیقی کلاسیک خوانده، اما همواره دغدغهی موسیقی بومی خود را داشته و در آثارش با چنان ظرافتی از این موسیقی بهره برده که کمتر میتوان نمونهای برای آن یافت.
نکتهی مهم دیگر دربارهی این اثر این است که مردمی که چندان با موسیقی کلاسیک انس ندارند نیز میتوانند با آن ارتباط برقرار کنند و این نکتهای بسیار مهم است. شاید انتشار همین آثار است که میتواند سطح فرهنگی مردم را بالا ببرد؛ نه آنکه ما آثاری خلق کنیم که فقط خودمان و حلقهی اطرافیانمان بتوانیم از آن لذت ببریم.
اما در اینجا به دوست عزیزم آقای کامکار باید بگویم که بسیار با حرف شما موافقم که مسئولان فقط برای اینکه اینگونه نمایش دهند که طرفدار موسیقی هستند، زمان مرگ هنرمندان برایشان پیام تسلیت میفرستند؛ اما حتی گاهی برای برخی هنرمندان این کار را هم نمیکنند که نمونهاش «هوشنگ استوار» است و البته ما میدانیم که تا بوده همین بوده است.