در این ویدیو نگاهی کوتاه خواهیم داشت به برخی از رویدادهای مهم زندگی هنرمندی که ایران هنوز و همچنان در ماتم از دست‌دادن‌اش سوگوار است.

همین روز گذشته بود که «رضا داوری ارکانی» (یکی از بزرگ‌ترین فلاسفه‌ی حال حاضر) متنی کوتاه در سوگ «محمدرضا شجریان» نوشت و او را «بزرگِ قافله‌ی هنر معاصر ایران»‌ دانست؛ کسی که «مردم صدای اعماق‌ روح قوم و قبیله‌ و تاریخ خود را در آواز او می‌شنیدند». با این جملات شاید بتوان به رازِ ماناییِ آوازخوانی پی برد که روزگاری «شفیعی کدکنی» جایگاه او را در موسیقی ایران، هم‌تراز با جایگاه حافظ در شعر دانست.

اما نمی‌توان «محمدرضا شجریان» را تنها در هنرش خلاصه کرد؛ در صدای زیبا و تکنیک جادویی‌اش. او راز ماندگاری را می‌دانست و علاوه بر آن، پاس‌دار بخش مهمی از سنت‌های فرهنگی و ارزش‌های موسیقی بوده که بی‌او حالا احتمالاً فراموش شده بودند؛ آن‌چنان که درباره‌ی «ملاکمال‌خان هوتی» (هنرمند بلوچ) گفت: «دریغا که در دنیای جدید، میل به یکسان‌سازی و بی‌اعتنایی به رنگ‌های مختلف فرهنگی این سرزمین، تنوع چشم‌نواز را در خطر قرار داده و بیم آن می‌رود که رفته‌رفته یاد ما و خاطره ما از این زیبایی بی‌مانند فرهنگی تهی شود و سلیقه و ذائقه ما رفته‌رفته توان خود را در لذت بردن از این ویژگی فرهنگی از کف بدهد. نمی‌توانم حسرت و اندوه خود را پنهان کنم که سرچشمه غنی موسیقی ایرانی -که همانا موسیقی مقامی و بومی اقوام مختلف است- بیش از پیش فراموش می‌شود و از دسترس حافظه فرهنگی ما دور می‌ماند. موسیقی قوم کرد، ترک، عرب، ترکمن، موسیقی خاص محلات ایرانی همه و همه گنجینه پرباری از خلاقیت و شکوفایی مردم این سرزمین است و کیست که از داشتن چنین پشتوانه فرهنگی، احساس غرور و سربلندی نکند.»

برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
فهرست