این گزارش دربرگیرندهی نامِ تمامی تصنیفسرایانی که از زمان «علیاکبر شیدا» تاکنون فعالیت میکردهاند، نیست و تلاش شده کارنامهی تعدادی از فعال ترینهای این عرصه بررسی شود. از آن طرف، تمامی تصانیفِ خالقان نیامده و تنها برای آشنایی با جهانِ ذهنیشان، نمونههایی از مشهورترین تصانیفِ آنان قید شده است، ضمن آنکه تعدادی از این تصنیفسرایان، ترانههایی نیز در موسیقی پاپ داشتهاند که نمونهای از آنها نیامده و تنها آنانی که در حوزهی موسیقی اصیل است، ذکر شدهاند.
در فرهنگنامهی «عمید» دربارهی واژهی «تصنیف» نوشته شده است که قطعه شعری که طربانگیز باشد. «تصنیف» فرمی رایج در موسیقی ایران است که سابقهای بسیار طولانی دارد و چنانچه از خنیاگرانی بگذریم که همچنان در گوشهوکنارِ این سرزمین مشغولِ فعالیت هستند، ساختِ اولین تصنیفها را به «باربد» نسبت میدهند، اما قدیمیترین تصانیفی که در موسیقی ایران باقی مانده است، تصنیفی جامانده از «عبدالقادر مراغهای» است که نتِ آن را «فرهاد فخرالدینی» پیدا و بازسازیاش کرد.
دوران قاجار را دورانِ گسترش موسیقی دستگاهی به شیوهی فعلیاش میدانند؛ در آن دوران تصنیفخوانان و ضربیخوانانِ بسیاری چون آقاجان اول و دوم، محمدصادقخان (سرورالملک)، حبیباللّه سماعحضور، آقاجان ضربگیر (عینالدولهای)، تقیخان نسقچیباشی، باقرخان لبو، بالاخان (نیداوود)، عبدالله دوامی، حسینخان اسماعیلزاده، رضا روانبخش، مهدی غیاثی، حسین تهرانی و ملوک ضرابی کاشانی فعالیت میکردند؛ اما سه تن از بزرگترین تصنیفسازانِ دوران معاصر علیاکبر شیدا، عارف قزوینی و محمدعلی امیرجاهد بودند.
تا پیش از «شیدا» البته تصانیفی وجود دارد که از جملهی آن میتوان به تصنیف «ای تیر غمت را دل عشاق نشانه» بر اساسِ شعر «خیالی بخارایی» و همچنین «خسرو خوبان» با شعری از فخرالدین عراقی، «بار فراق دوستان» با شعری از سعدی، «چهره به چهره» با شعری از قرةالعین و «تمنای وصال» با شعری از خیالی بخارایی و شیخ بهایی اشاره کرد که از شناخته شدهترین نمونه این تصنیفها هستند.