سنتور ساز زهی موسیقی ایرانی است. فرهنگ دهخدا سنتور را اینگونه بازشناختهاست:«از سازهای ایرانی به شکل ذوزنقه که دارای سیمهای بسیاری است و با دو زخمه چوبی نواخته میشود. رایجترین نوع سنتور (۹ خرکی) دارای ۷۲ سیم است که به دستههای ۴ تایی و در ۱۸ دسته تقسیم میشود.
سنتور، سازی کاملاً ایرانی است که برخی ساخت آن را به ابونصر فارابی نسبت میدهند که مانند بربط، ساز دیگر ایرانی بعدها به خارج بردهشد.
برخی پژوهشگران بر این باورند که سنتور در زمانهای بسیار دور از ایران به دیگر کشورهای آسیایی رفتهاست، چنانکه امروزه گونههای مشابه این ساز در عراق، ترکیه، سوریه، مصر، پاکستان، هند، تاجیکستان، چین، ویتنام، کره، اوکراین و دیگر کشورهای آسیای میانه و نیز در یونان نواخته میشود.
شگفت نیست که چون نخستین پیانو به دست سرورالملک، سنتورنواز روزگار امیرکبیر رسید، در دم نواخته شد! او پس از دمی کار با این ساز گفت: این ساز روی دستگاه ماهور کوک شدهاست. وی همان روز ماهور را نواخت و پس از کوتاه زمانی آن را، کوک کرد به گونهای که دستگاه شور را با آن نواخت و همین کوک ایرانی است که در این هنگام نیز روی پیانوی ایرانی انجام میگیرد. این کوک سرورالملکی نام دارد و واپسین دستگاه شور است که در کنار پردههای دلکش گرایلی خسروانی، آذربایجانی، گیلانی و گبری (زرتشتی) و کردی و جامهداران و… نواخته میشود![۲]
بر پایهٔ اسناد و مدارک، نگارگریها و مینیاتورهای سدههای پیش، آنچه که ما دست ورزه به نام سنتور در اختیار داریم در واقع سنتوری است که از نزدیک به یکصد و پنجاه سال پیش (زمان قاجار) با شکل و شمایل کنونی خود در اختیار هنرمندان این مرز و بوم قرار دارد. چنانکه سنتورهای محمدصادق خان (که نخستین نمونه صوتی ساز سنتور به جا مانده از دوران قاجار متعلق به وی میباشد)، حبیب سماع حضور و حبیب سماعی، در ابعاد، شمار خرک و چگونگی ساخت، بسیار نزدیک به سنتور دست ورزی است.
بررسی دیرینه گردش و تحول ساز سنتور نشان میدهد که این ساز طیف گستردهای از سبکها و مکاتب گوناگون را در سدهٔ کنونی به خود اختصاص داده، به گونهای که پس از یک بررسی اجمالی، میتوان اذعان داشت حداقل ۱۵ سبک و مکتب گوناگون و فعال در این عرصه شهره ویژه و عاماند. از نوازندگان نامدار قدیم سنتور میتوان محمدصادق خان، علیاکبر شاهی، سماع حضور، حبیب سماعی، حسین صبا، ابوالحسن صبا و از نوازندگان دهههای اخیر میتوان فرامرز پایور، محمد حیدری، مجید کیانی، پرویز مشکاتیان، داریوش صفوت، حسین ملک، فضلالله توکل، منصور صارمی، مجید نجاحی، ، ارفع اطرایی، سوسن دهلوی، رضا شفیعیان، پشنگ کامکار، جواد بطحایی و اردوان کامکار نام برد. از سازندگان مشهور سنتور هم میتوان به داریوش سالاری اشاره کرد.
سنتور در سالهای پایانی سلسله قاجاریه تقریباً فراموش شده و رو به نابودی بود. سازهای اصلی، تار، تنبک و کمانچه بودند و دوره قاجار، در واقع «عصر تار» بود. شمار کمی سنتور مینواختند و شمار کمتری نیز سنتور میساختند و میآموختند
نوازندگی سنتور با دو چوب نازک که به آنها «مضراب» گفته میشود، انجام میشود. مضرابها در گذشته بدون نمد بودند ولی اکنون بیشتر به مضرابها نمد میچسبانند که باعث نرمتر شدن و کم زنگتر شدن آوای سنتور میشود. در اکثر اوقات، نوازنده باید با هر یک از مضرابها، نت متفاوتی را اجرا کند (به ویژه در برخی از چهارمضرابها که بیشتر پایه قطعه با دست چپ و ملودی با دست راست اجرا میشود). به همین دلیل نوازندگی این ساز علاوه بر چابکی دستها، به تمرکز ذهن نیز نیاز دارد که تنها با آزمون فراوان بدست میآید.
سنتورسازی است که اگر نوازنده بر آن چیره شود، میتواند با آن کارهای زیبا و ماندگاری بیافریند. این ساز به خوبی توانایی تک نوازی و هم نوازی را دارا میباشد.
برابر نیمی از زندگانی آزمون سنتورنوازان، به کوک کردن آن میگذرد. چون کوبههای مداوم مضراب روی سیمها و تأثیرگذاری نم و گرما روی چوب و سیمها کوک را به هم میزند و ۷۲ سیم باید مرتب کوک یا هم خوان شود، از این رو سنتور، سازی شناخته میشود که همراه با زیبایی، بسیاری از پیامدهای فیزیکی میتواند روی آوا و کوک آن تأثیر بگذارد و حتی نوازندههای ماهر را برای یک کوک دلخواه ناکام میگذارد.
گمان این است که سنتور از ایران به کشورهای دیگر راه یافته و نامهای گوناگونی پیدا کردهاست. سنتور با اندک تفاوتی در شکل ظاهر و با نامهای گوناگون در خاور و باختر جهان وجود دارد. این ساز را در کشور چین یان کین، در اروپای شرقی دالسی مر، در انگلستان باتر فلایها، در آلمان و اتریش مک پر، در هندوستان سنتور، در کامبوج فی و در آمریکا زیتر مینامند که هر کدام دارای وجه تشابهاتی هستند. ساز سنتور در شماری از کشورها مانند ارمنستان و گرجستان نیز رایج هست. همچنین سنتورهای عراقی –هندی- مصری و ترکی که بعضی از آنها حدود ۳۶۰ سیم دارند.
این ساز به شکل ذوزنقه متساویالساقین ساخته میشود و نوع رایج این ساز دارای ۷۲ سیم است که هر ۴سیم از روی یک خرک میگذرد و دارای ۱ کوک است و در واقع سنتور دارای ۱۸ خرک است که ۹ تای ان در سمت راست و ۹تای ان در سمت چپ قرار میگیرد. سیمهای این ساز توسط ۲ ترکه چوبی به صدا در می ایند که اصطلاحاً ان را مضراب مینامند، ولی باید توجه داشت که سنتور جز سازهای زهی-مضرابی (زهی زخمهای محسوب نمیشود)
سنتور بر پایهٔ بررسیها و پژوهشها یکی از کهنترین سازهای گستره ایران بهشمار میرود؛ کهنترین نشانهای که از این ساز برجامانده، از سنگتراشیهای آشور و بابلیان (۵۵۹پیش از میلاد) است. در این سنگتراشیها، صف تشریفاتی که به بزرگداشت آشور بانیپال بر پا شده، سازی که همانندی زیادی به سنتور دستورزی دارد، در میان آن صف دیده میشود.
ابوالحسن علی بن حسین مسعودی (مرگ به سال ۳۴۶ ه.ق) تاریخنگار نامدار و نویسنده نسک مروجالذهب در شرح اوضاع موسیقی در زمان ساسانیان، هنگام نام بردن از سازهای متداول موسیقی ساسانی، واژه سنتور (سنطور) را ذکر میکند. در کتب کهن و تألیفات ابونصر فارابی و ابن سینا نیز نام سنتور چند بار ذکر شدهاست.
عبدالقادر مراغهای ساز یا طوفان را معرفی کرد که شبیه سنتور دستورزی بود با این تفاوت که برای هر نت، تنها یک تار میبستند و با جابجا کردن خرکها، آن را کوک میکردند.