امروز (۱۸ تیر ۱۳۱۴) تولد استاد احمد پژمان است. مردی بر‌آمده از جنوب ایران، که بیش از ۶ دهه تلاش و همتی مستمر را با دانش و خلاقیت موسیقایی در هم آمیخت  و آثاری را خلق کرد که فصلی جداناپذیر از تاریخ موسیقی ایرانی است. او در ۸۶ سالگی نیز همچنان گرم و پویا، فعال و سخت‌همت، کوشنده و جست و جو گر در کار موسیقی است.

در دو سه سال گذشته ارتباط بیشتری با استاد پژمان داشتم و امید دارم کار نسبتا مهمی را که با ایشان شروع کردم و مرحله اول آن تقریبا به انتها رسیده، به انجامی خوش برسانم تا از این طریق بخشی از حقی که او بر گردن اهالی موسیقی دارد را ادا کرده باشم.

پژمان به نوعی از معدود بازماندگان نسل استادان و آهنگسازان برجسته موسیقی ایرانی است که در سایه همت و تلاش خود به مرتبتی رسیده است که او را در زمره مفاخر تاریخ موسیقی ایران قرار داده است.

او هم از موسیقی ایرانی درکی دقیق دارد و هم از موسیقی کلاسیک غرب. فردی است که مرعوب موسیقی غرب نشده است. آهنگسازی که از سال‌های دهه ۴۰ در زمره برجستگان بود. برای افتتاحیه تالار رودکی او موسیقی نوشت و اثر او را اجرا کردند در حالی که تنها ۳۲ سال داشت.

درک او از موسیقی ایرانی و حشر ونشری که با مرحومان محمود کریمی، حسین دهلوی و استاد فرامرز پایور داشت فضایی و بستری متفاوت را برایش فراهم کرد.

او از همان سال‌های دهه ۵۰ در فکر ایده استفاده از موسیقی ایرانی و چگونگی بهره‌گیری از این موسیقی برای کارهای گروهی و ارکسترال بود.

در سریال سمک عیار گوشه‌ای از این ظرفیت‌ها را نمایان ساخت و نیز در سریال دلیران تنگستان، اپرایی که برای بابک خرمدین (دلاور سهند) ساخت که این روزها بسیار آرزو دارد این اثر را مجددا بازنویسی و اجرا کند، و البته آثار برجسته دیگری که چه در موسیقی فیلم و چه در موسیقی سمفونیک تولید کرد، همه از ظرفیت‌های بالای او خبر می‌دهد.

حتی در دوره‌ای که به جبر روزگار به سمت تولید آثاری در حیطه موسیقی پاپ کشیده شد، ظرفیت‌های خلاقه خود را به این ژانر موسیقایی تزریق کرد و آثاری را آفرید که شنیدین هر کدام از آنها خود بیانگر تلاشی است.

نخستین بار آهنگی از استاد پژمان را در سریال دلیران تنگستان شنیدم در سال‌های اول دهه شصت. موسیقی گیرا و برانگیزاننده که با به کارگیری ترکیب سازهای محلی و سازهای ارکستری شکوهی دیگر به کار بخشیده بود. این کار البته در میانه‌ها با همراهی و همکاری استاد علی رهبری تکمیل شد، اما مشخص است که مهر آهنگسازی را بر پیشانی دارد که خود زاده آن مناطق بود.

احمد پژمان در شاگردپروری نیز نشانی ویژه از خود بر جای گذاشت. او در عمل رفیق شاگردانش بود و همین رفاقت سبب شد تا آنچه را که در چنته داشت به آنها انتقال دهد.

برای استاد پژمان آرزوی سلامتی دارم و امیدوارم این روزها که سخت در صدد ویرایش و بازخوانی آثار گذشته خویش است، در سلامتی و صحت تن و جان کارها را به پیش ببرد.

به قطع و یقین آثار (کارگان) او در صورتی که به درستی مکتوب و به نت در آید، می‌تواند به عنوان منبعی ارزشمند برای نسل‌های آتی به کار رود. امید که دستی از آستین همت به در آید و برای انتشار این آثار و نیز اجرای آنها فعالیتی صورت دهد. عمرش مستدام

برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
فهرست