در پی درگذشتِ تعداد زیادی از هنرمندان موسیقی نواحی در فقر و عسرت، «هوشنگ کامکار» – آهنگ‌ساز برجسته‌ی موسیقی ایران- واریاسیون نواحی را به یادِ و خاطره‌ی این هنرمندان خلق کرده است. این اثر برای ارکستر زهی و سازهای دوتار، سنتور، تار و کمانچه بر روی تم معروف «نوایی» در یک موومان به سبک موسیقی ملی ایران (به‌گونه‌ای که هویت ملی آن حفظ شود)، تصنیف شده است. این استادِ پیش‌کسوت، هم‌چنین به همین مناسبت یادداشتی را نوشته که در ادامه می‌خوانید:

«واریاسیون نوایی» برای ارکستر زهی و سازهای دوتار، سنتور، تار و کمانچه بر روی تم معروف «نوایی» در یک موومان به سبک موسیقی ملی ایران به‌گونه‌ای که هویت ملی آن حفظ شود، تصنیف شده است. در مفهوم ساده «واریاسیون» یعنی تغییرات گوناگونِ یک تم یا فیگور ملودیک.

با توجه به آشنایی که از موسیقی غربی دارم تا به‌حال واریاسیونی بدین شکل نوشته نشده و نشنیده‌ام. در «واریاسیون نوایی» تمام آن چیزی که بر کاغذ نوشته شده و به گوش می‌رسد (چه ملودی‌ها، چه کنترپوانتیک و هارمونی) کاملا ارتباط بسیار نزدیکی با تمِ اصلی نوایی دارند. حتی دو نت متوالی را در کل اثر نمی‌‌توان بدون خویشاوندی با تم یافت.

واریاسیون به سبکِ معمول کلاسیکی، توسط تغییرات و تزیینات تم، تغییرات تمپو، تغییر هارمونیکی و نیز بزرگ و کوچک‌ کردن تم صورت می‌گیرد؛ ولی بخش‌های همراهی‌کننده متفاوت هستند و اکثر ارتباطی با تم اصلی ندارند.

در این اثر علاوه بر تکنیک‌های مختلف آهنگ‌سازی از تکنیکِ جدید «Tone colour musuic» (اصوات رنگین موسیقایی) استفاده شده است که در آن هر نت از ملودی‌ها، توسط یک ساز با رنگِ صوتی متفاوت اجرا می‌شود و در موسیقی ایران پدیده‌ای جدید محسوب می‌شود.

این اثر در اواخر سالِ 1398 با همراهی نوازندگانی چون:‌ ارسلان کامکار (ویولن)، علی جعفری‌پویان (ویولن آلتو)، نگار نوراد (ویولن‌سل)، کیوان لاچین (دوتار)، سیاوش کامکار (سنتور)، نیریز کامکار (تار) و امیرناصر رنجبر (کمانچه) در استودیو صبا اجرا شد.

متاسفانه تاکنون به طور رسمی نامی برای انواع موسیقی‌های غیرسنتی و دستگاهی ایران اعلام نشده و با واژه‌هایی چون موسیقی بومی، محلی، نواحی، فولکلوریک، مقامی و … شناخته می‌شود و در این میان من نیز به ناچار از واژه‌ی «نواحی» استفاده کرده‌ام که به نظر می‌رسد هم‌چنان جای اشکال دارد.

متاسفانه تا آن‌جایی که اطلاع دارم هنرمندان موسیقی نواحی به ندرت مورد توجه قرار می‌گیرند؛ تنها گاهی که مورد نیاز باشند در مراسم سالیانه و مناسبتی به تهران دعوت شوند آن‌هم با دستمزدی اندک. اکثر این هنرمندان در مضیقه‌ی مالی به سر برده و پس از اجرا در این گونه مراسم به فراموشی سپرده می‌شوند و فقط پس از مرگ است که مسوؤلین برای‌شان پیام‌های تسلیت در جراید می‌فرستند بی‌آنکه هزینه‌ای داشته باشند و به‌این ترتیب می‌خواهند نشان دهند که طرفدار هنر موسیقی و هنرمندان هستند. اکنون تعدادی از پیشکسوتان موسیقی نواحی و حتی موسیقی ملی و سنتی ایران بیمار و در بیمارستان‌ها بستری هستند و دست‌اندرکاران منتظرند فوت کنند و بعد برای‌شان مراسم ویژه بگذارند. این بسیار جای تاسف است.

اکنون به خاطر از دست دادن استادان بزرگی از موسیقی نواحی ایران، واریاسیون نوایی را به پاس بزرگداشت یاد و خاطره‌ی آنها تقدیم می‌کنم؛ زیرا خود من و برادرانم نیز از خاک کردستان برخاسته‌ایم و وام‌دار چنین موسیقی‌‌هایی هستیم.

برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
فهرست