«بهرام بیضایی» – فیلم‌نامه‌نویس و کارگردان- در سوگِ «محمدرضا شجریان» غزلی با مطلعِ «ز ما رفت در خاک گنجینه‌یی/ ز فرهنگ و آواز آیینه‌یی». این دومین غزلی است که این نویسنده‌ی بزرگ برای خسروی آواز ایران می‌سُراید.

متنِ کامل این غزل به این شرح است:
ز ما رفت در خاک گنجینه‌یی/ ز فرهنگ و آواز آیینه‌یی
درختِ سخنگو که هر برگِ آن/ نوایی ز آوای دیرینه‌یی
چه غنجی و رنجی که در ریشه‌اش/ گواهی ز غوغای پیشینه‌یی
نگه کرد فردا و امروزِ خویش/ در امروز خود دید پارینه‌یی
چه گم‌گشتگانی که گم‌تر شدند/ به هر وای و کرنای آدینه‌یی
نواهای دیرینه نو شد به وی/ برآمد خرد بر خرد چینه‌یی
برآورد باغی ز آواز خویش/ تو گویی برآمد ز هر سینه‌یی
برو مویه بر وی نه، بر خویش کن/ که از وی به جا ماند گنجینه‌یی

آن روز که استاد آوازخوان خبر بیماری خود را داد، این نمایش‌نامه‌نویس آورد: «« مى زٓنٓد بٓر سٓر خُود سنج به درد / دُهُل از تاختن و توز اُفتاد!!»

برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
فهرست